"الا بذکر الله تطمئن القلوب"

گمان میکردم هنوز نیمچه اعتباری مانده اما نبود، نیست و یا شاید هم...تقصیر خودم است تا تقی به توقی میخورد خیال برم میدارد،از حالا به بعد من مانده ام و حس معلق پناه بردم به تو و جای خالیت ...کاش میشد به معجزه ات ایمان میآوردم کاش میشد باور کنم یک چیز بهتر توی دستانت برایم داری که هق هق هایم را به خنده بدل کنی ...کاش میشد باور کنم چراغ ها روشن میشود و ترس نور میشود و من دوباره اغوشت را دارم،تو را ....

+سکوت میکنم شبیه همیشه زمین خوردنها ...
+آرامم کن...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۲۲
mary ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی